
سعیدا
شمارهٔ ۳۹۰
۱
چرخ با ما دل مصفا گر نباشد گو مباش
آینه زنگی مجلا گر نباشد گو مباش
۲
شهسوار راه غم را دل به منزل میبرد
در طریق دوستی پا گر نباشد گو مباش
۳
چون بود همخانه دشمن خانه ویران بهتر است
چون نباشد دوست، دنیا گر نباشد گو مباش
۴
گرد سر گردیدنش کافی است شمع بزم را
در چمن پروانه را جا گر نباشد گو مباش
۵
کاکل مشکین برای بردن دلها بس است
حلقهٔ زلف سمنسا گر نباشد گو مباش
۶
از نظرها چون سعیدا کرد پنهان روزگار
صورت قبر تو پیدا گر نباشد گو مباش
تصاویر و صوت

نظرات