سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۴۰

۱

جلا می دهد سینه را اخگر ما

ز دل می برد زنگ، خاکستر ما

۲

به خون لاله سان بارها شسته ایم

سیاهی نشد پاک از دفتر ما

۳

نخواهیم سر در کشیدن به عجز

اگر تیرباران شود بر سر ما

۴

دلیل حوادث توانیم گشتن

که هر داغ شمعی است بر پیکر ما

۵

چو آیینه در پیش روشن ضمیران

عیان است از داغ ما جوهر ما

۶

چو مژگان نظر بند کردیم اگر

نیفتد ز پرواز، بال و پر ما

۷

نپوشد ز ما آنچه پوشیدنی است

شود خرقه گر آسمان در بر ما

۸

چو داریم با ماهرویان سری

نباشد بجز مهر در کشور ما

۹

مگر صحبت داغ گرم است امشب

که پروانهٔ ماست بال و پر ما

۱۰

سعیدا چو دلداده ای دل به دست آر

که دل می برد هر زمان دلبر ما

تصاویر و صوت

دیوان سعیدا نقشبندی یزدی به کوشش رضیه رضائی تفتی - رضیه رضائی تفتی - تصویر ۴۳۵

نظرات