سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۴۰۰

۱

اگر به دست من افتد دوباره ساغر عیش

به هر دو دست زنم جام عیش بر سر عیش

۲

به آه یأس و ندامت تمام خواهم سوخت

شبی که چرخ مرا افکند به بستر عیش

۳

قماش عیش که نقشش بر آب می بینم

مکن سرور تو بر این بساط کم بر عیش

۴

در این زمانه چو عنقا وجود نایاب است

صفای وقت، دل با حضور [و] پیکر عیش

۵

مرا به خانهٔ عشرت دگر مبر ای دل

که اوفتاده چه سرها ز پای بر در عیش

۶

چه نیش ها که سعیدا به نوش عشرت نیست

مزن تو سینهٔ عریان خود به خنجر عیش

تصاویر و صوت

دیوان سعیدا نقشبندی یزدی به کوشش رضیه رضائی تفتی - رضیه رضائی تفتی - تصویر ۴۳۹

نظرات