سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۴۰۹

۱

دلا پادشاهی گدایی است محض

که نی را نوا بینوایی است محض

۲

حکیما ز درمان ما دست [دار]

همین درد ما را دوایی است محض

۳

گهی جنگ و گه ناز و گه آشتی

همه شیوهٔ دلربایی است محض

۴

وجودی که باشد عدم در پی اش

بقایش نگویم فنایی است محض

۵

هر آن کف که خالی بود از کرم

مخوان دست او را که پایی است محض

۶

ز جان گر در این راهت اندیشه است

نه عشق است در سر هوایی است محض

۷

چه مشکل گشاید ز گردون اطلس

که بر دوش عالم قبایی است محض

۸

سعیدا سر و کار با دلبری است

که بیگانه کی آشنایی است محض

تصاویر و صوت

دیوان سعیدا نقشبندی یزدی به کوشش رضیه رضائی تفتی - رضیه رضائی تفتی - تصویر ۲۲۳

نظرات