
سعیدا
شمارهٔ ۴۱۲
۱
نیست گل الفتی در چمن اختلاط
بوی جفا می دهد یاسمن اختلاط
۲
باد صبا از حسد آمد و صد چاک کرد
غنچه که پوشیده بود پیرهن اختلاط
۳
بر در هر سفله ای هرزه داریی مکن
می شودت اختلاط راهزن اختلاط
۴
عیب تو را یک به یک می کند افشا به خلق
پردهٔ فانوس توست پیرهن اختلاط
۵
نیست سعیدا مرا با دل جمع الفتی
گل چه وفا دیده است از چمن اختلاط
نظرات