
سعیدا
شمارهٔ ۴۱۸
۱
ای ز ایراد قلم هم نفسانت مرفوع
تابعانت به همه طبع و طبایع مطبوع
۲
ذات او تا به صفت غیر خودی پیدا کرد
چون تویی در کرم و خلق نیامد به وقوع
۳
تا صول سبق حال گرفتم از عشق
علم ماضی و مضارع به نظر گشته فروع
۴
هر چه گاهی که نظر بر رخ او می افتد
می کنم از ته دل سورهٔ اخلاص شروع
۵
میل آن گوشهٔ ابرو به نگاه عجز است
نیست مقبول نمازی که در او نیست خشوع
۶
مهر ورزیدن این ماهوشان عین خطاست
باده ای نوش که کیفش نبود نامشروع
۷
بر نسب فخر و حسب تکیه حرام است حرام
خودپرستی به همه دین و مذاهب ممنوع
۸
بازگشت است رسیدن به خدا راه درست
که به مطلب نرسیده است کسی جز به رجوع
۹
طالعت گرچه سعیدا شده ابری خوش باش
شاید آن ماه ز بخت تو کند باز طلوع
نظرات