سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۴۴۲

۱

ز چنگ و عود شنیدم به گوش حال نه قال

که آب بی توحرام است باده با تو حلال

۲

کنایه ای به جهان پیر کاملی می گفت

که لایق است بجز عاشقی ز اهل کمال؟

۳

خیال زاهد و ما بر نقیض یکدگر است

که او به ذکر جلال است و ما به فکر جمال

۴

کسی که تشنه لب بیخودی است می داند

که لای باده نکوتر بود ز آب زلال

۵

جمال پاک تو پرورده است قد تو را

در آفتاب نهال تو یافته است کمال

۶

نه از برای تو آیینه رونما گشته

که بهر سینهٔ بی کینه گشته است مثال

۷

ز دست عشق سعیدا مباد شکوه کنی

که گر چو نال شوی از جفای یار منال

تصاویر و صوت

دیوان سعیدا نقشبندی یزدی به کوشش رضیه رضائی تفتی - رضیه رضائی تفتی - تصویر ۲۳۷

نظرات