سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۴۶۰

۱

ندیده کسی آنچه من دیده‌ام

سرم گشت از بس که گردیده‌ام

۲

اگر تار عمرم کند دور نیست

بر این رشته بسیار پیچیده‌ام

۳

دمی بی‌محبت کجا بوده‌ام

که تا بوده‌ام عشق ورزیده‌ام

۴

وفا و محبت در این کهنه دیر

ندیدم ز کس بلکه نشنیده‌ام

۵

ز من خوش نشد دل کسی را ولی

نرنجانده‌ام هم نرنجیده‌ام

۶

ز مردم کسی را که خودبین نباشد

ندیدم به جز مردم دیده‌ام

۷

سعیدا ز اوضاع آزادگان

همین ناپسندی پسندیده‌ام

تصاویر و صوت

نظرات