
سعیدا
شمارهٔ ۴۸
۱
شور عشق است و جنون حاصل و سرمایهٔ ما
سنگ طفلان بود از خان غمش دایهٔ ما
۲
منزل ما و فنا در ته یک دیوارند
سایهٔ ماست در این بادیه همسایهٔ ما
۳
ما در این مهد چه خواهیم به خود بالیدن
که به صد خون جگر شیر دهد دایهٔ ما
۴
هر که را رغبت بی ساخته با جنس خود است
دست در گردن ما چون نکند سایهٔ ما؟
۵
گر ز دست فلک افتیم سعیدا غم نیست
بسکه بالا شده در صدر فنا پایهٔ ما
نظرات