سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۵۰۰

۱

می سزد گر کله خویش به سر کج بینم

من که چون لاله ز خون دل خود رنگینم

۲

چون فلک نی به هوای دل خود در چرخم

چون زمین بار جهان می کشم و تسکینم

۳

ظاهرم رنگ دگر دارد و باطن دیگر

بدنم گرچه ز خاک است به جان سنگینم

۴

باده چون نوشم و دلجمع چسان بنشینم

من که از شادی بسیار چو گل غمگینم

۵

فرس فکر نرانم به هوای رخ کس

دایماً پیروی شاه کند فرزینم

۶

بسته بادا در آن باغ سعیدا بر من

که خلد خار ندامت به کف گلچینم

تصاویر و صوت

دیوان سعیدا نقشبندی یزدی به کوشش رضیه رضائی تفتی - رضیه رضائی تفتی - تصویر ۴۴۶

نظرات