سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۵۱۴

۱

گاه روباه گهی شیر و گهی خرگوشیم

گاه هشیار گهی مست گهی مدهوشیم

۲

سخن توبه و تسبیح به زاهد گویید

باده تا هست در این میکده می می نوشیم

۳

گر حقیقت نبود عشق مجازی کافی است

دیگ آبیم که از آتش خس در جوشیم

۴

سعی ما در راه جانان نه به امداد کسی است

تا در این تن رمقی هست به جان می کوشیم

۵

سر کونین نهان در دل خون گشتهٔ ماست

آن حبابیم که دریای قدم می پوشیم

۶

در خرابات سرودیم به مسجد تسبیح

پیش گل دیده و در صحبت بلبل گوشیم

۷

ما گل باغ جهانیم و رقیبان [خارند]

راز خود فاش، گناه دگران می پوشیم

۸

ما ز مردان نهراسیم که خود بر سر خویش

خاک کردیم سعیدا و کفن بر دوشیم

تصاویر و صوت

نظرات