
سعیدا
شمارهٔ ۵۱۶
۱
ما به کوی یار نالان می رویم
سوی آن سلطان خوبان می رویم
۲
هر که را جمعیتی بینی ز ماست
گرچه حیران و پریشان می رویم
۳
ابتدا و انتهای ما یکی است
آمده عریان و عریان می رویم
۴
جنبش ما از خم چوگان اوست
گرچه سرگردان و غلطان می رویم
۵
دلبر ما از دل ما دور نیست
گر به زاهد گر به رهبان می رویم
۶
ایستادن نیست ممکن در جهان
پازنان سر در گریبان می رویم
۷
این قیام و قعدهٔ عشاق توست
آن که ما افتان و خیزان می رویم
۸
یأس، شاطر لشکر غم در قفا
در میان ما طرفه شادان می رویم
۹
هر دو جانب را سعیدا دوستیم
گه به موسی گه به هامان می رویم
نظرات