
سعیدا
شمارهٔ ۵۲۶
۱
چو به درد خوی کردی به دوا توان رسیدن
به قضا رضا چو دادی به خدا توان رسیدن
۲
چو خیال عشقبازان به هوای دل قدم نه
که به منزل محبت نه به پا توان رسیدن
۳
به درآ ز راه چشمم چو نگاه، دلنشین شو
که ز مروه چون گذشتی به صفا توان رسیدن
۴
دل من ز دجلهٔ غم به کنار، بانگ می زد
که توان گذشتن از ما به شما توان رسیدن
۵
مرو از پی خیالی بنشین به گوشهٔ دل
که به این حیات ناقص به کجا توان رسیدن
۶
ز مجاز چون گذشتی به حقیقت آشنایی
که ز سایه گر بریدی به هما توان رسیدن
۷
به صفای خود سعیدا بنشین به گوشهٔ دل
که به این حیات ناقص به کجا توان رسیدن
نظرات