
سعیدا
شمارهٔ ۵۳
۱
سرگشتهٔ تو خم نکند سر به هیچ باب
از آسمان فتد نفتد قدر آفتاب
۲
دیروز طرفه صحبت گرمی نداشتیم
ما و خدنگ غمزهٔ او زلف و پیچ و تاب
۳
واعظ بیا ز حق مگذر خوب قسمتی است
ما و شراب ناب، تو و مست و احتساب
۴
پستان داغ سینه به طفلی مکیده ام
کی می رود ز ذایقه ام لذت کباب؟
۵
امروز زلف [و] طرهٔ شب را گشوده است
در آسمان آینه کن سیر ماهتاب
۶
بی او مدان که باده کشان باده می کشند
چشمی است پر ز گریهٔ خم ساغر شراب
۷
بالله از عمارت کونین بهتر است
تعمیر پایهٔ در و بام دل خراب
۸
خواهی شوی نهان ز اجل پیشتر ز موت
زودی بپوش چشم سعیدا برو بخواب
تصاویر و صوت

نظرات