
سعیدا
شمارهٔ ۵۳۱
۱
به حال عالم افسرده دیده ای تر کن
چو ابر بر سر این خاک، گریه ای سر کن
۲
به هر دو ساغر می، مصرعی بخوان رنگین
به پای دختر رز، عقد شعر، زیور کن
۳
دوباره حرف مگو از برای عشق سخن
سخن ز عشق اگر می کنی مکرر کن
۴
گشای زلف به باد صبا بگو که برو
دماغ سوختگان مرا معطر کن
۵
مرو بهشت اگر منتی است رضوان را
ز آبرو مگذر ترک آب کوثر کن
۶
به تیغ ناز دو ابرو اشارتی فرما
به ناوک مژه قتل مرا مقرر کن
۷
بخوان کلام سعیدا چو میل کارت نیست
ز کارها که کنی شعر حافظ از بر کن
تصاویر و صوت

نظرات