سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۵۷۲

۱

برهنگی است عبا و قبای درویشی

توکل است لباس غنای درویشی

۲

[شکستگی] همه کار تو را درست کند

دلی شکسته بود مومیای درویشی

۳

ز حرص، جوش و خروش قلندر از خامی است

به صبر پخته شود شوربای درویشی

۴

ز بیم حادثه افتادگان چه غم دارند

خلل پذیر نباشد بنای درویشی

۵

ز فقر سلب اراده است مطلب طالب

رضای دوست بود مدعای درویشی

۶

غبار هستی خود تا ز دل نیفشانی

کجا شود به تو پیدا صفای درویشی

۷

به تخت زر نزند پشت پا ز استغنا

دلی که یافته باشد هوای درویشی

۸

به صومعه زاهد رود گهی مسجد

که نیست محرم خلوت سرای درویشی

۹

چو آفتاب سعیدا شود تمام ضیا

به هر که سایه نماید همای درویشی

تصاویر و صوت

نظرات