
سعیدا
شمارهٔ ۵۷۳
۱
تلخی کند به کام خضر آب زندگی
بیدار چون شود ز شکر خواب زندگی
۲
از غفلت است این همه عمر دراز خضر
بدتر ز خواب مرگ بود خواب زندگی
۳
چون تیغ گرم در پی تحصیل آبروی
من بارها گذشته ام از آب زندگی
۴
شب های تار عمر به غفلت گذشته است
فیضی مگر بریم ز مهتاب زندگی
۵
آخر سرش ز کثرت خمیازه شد حباب
آن کس که داشت خواهش دریاب زندگی
۶
هر روز تار عمر نهد رو به کوتهی
بیکار نیست دست رسن تاب زندگی
۷
جان سخت تر ز خضر سعیدا کسی ندید
آورده است تا به چه حد تاب زندگی
تصاویر و صوت

نظرات