
سعیدا
شمارهٔ ۶۵
۱
از پیر همت و کرمی ای جوان طلب
چون تیر قوت و مددی از کمان طلب
۲
ای دادخواه دست به دامان عشق زن
هر حاجتی که هست از این خاندان طلب
۳
کس بی نصیب روزی خود را نمی خورد
اول بیار قسمت و آن گاه نان طلب
۴
موقوف امر توست دل و جان و هر چه هست
بیرون شو از نقاب و حجاب و روان طلب
۵
دیگر نماند تاب نگاه پریوشان
ز این مردمان بیا و سعیدا امان طلب
نظرات