سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۷۱

۱

نازک دلی که آینه دار نزاکت است

دایم به فکر نقش و نگار نزاکت است

۲

آرامگاه آن قد و بالین ناز او

دوش نزاکت است و کنار نزاکت است

۳

آن حسن نازپرور و خط بنفشه فام

باغ نزاکت است و بهار نزاکت است

۴

آن کاو سبوی دختر رز می کشد به دوش

منت کشد که حامل بار نزاکت است

۵

افتاده است کار سعیدا به نازکی

هر جا رود غریب دیار نزاکت است

تصاویر و صوت

نظرات