
سعیدا
شمارهٔ ۸
۱
سودم به خاک پایش روی نیاز خود را
فارغ شدم ز دنیا کردم نماز خود را
۲
هرگز نمی کند شمع دیگر چراغ روشن
پروانه گر نماید سوز و گداز خود را
۳
سرچشمهٔ بقا را با زلف او چه نسبت
کی می دهم به حیوان عمر دراز خود را
۴
رفتیم تا سر خم لبریز شکوه دیدیم
کردیم با صراحی افشای راز خود را
۵
پوشیده چون سعیدا معنی لباس صورت
سر حقیقت خود کردم مجاز خود را
نظرات