
سعیدا
شمارهٔ ۸۱
۱
صورت اندیش کی از معنی ما باخبر است؟
پای خوابیده چه داند که چه در زیر سر است؟
۲
باخبر بودن از آیین جهان نیست کمال
کامل آن است که از غیر خدا بی خبر است
۳
به قدم سیر جهان کار هوسناکان است
سالک آن است که بی منت پا در سفر است
۴
غم مخور ای دل اگر بی هنرت می خوانند
هست [جایی] که همه عیب تو آنجا هنر است
۵
لب خاموش سعیدا سخنی بی عیب است
گوشهٔ امن در این دور زمان، گوش کر است
نظرات