سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۹۰

۱

حرف آن لب شنفتنم هوس است

سخن از باده گفتنم هوس است

۲

سر او را که اظهر است از شمس

باز در دل نهفتنم هوس است

۳

چون صبا خاک راه جانان را

به دم خویش رفتنم هوس است

۴

عمرها غنچه خسب باید بود

نفسی گر شکفتنم هوس است

۵

پرده از روی کار من بردار

گل داغم شکفتنم هوس است

۶

در شب وصل، می به صرفه مده

مست با یار خفتنم هوس است

۷

ای سعیدا ز حافظ امدادی

«شعر رندانه گفتنم هوس است»

تصاویر و صوت

دیوان سعیدا نقشبندی یزدی به کوشش رضیه رضائی تفتی - رضیه رضائی تفتی - تصویر ۸۱

نظرات