سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۹۶

۱

آنچه می دانی تو در باطن نهان اظهار ماست

هر که می خواهد ببیند روی حق، دیدار ماست

۲

پیش رندان باده چون از جوش افتد کامل است

با ادافهمان عالم، خامشی گفتار ماست

۳

چشم ما هرگز نشد سیر از تماشای رخش

آن که هرگز به نمی گردد دل بیمار ماست

۴

برنمی دارد ز پایش دست، هر جا می رود

سایهٔ آن دلربا هم در پی آزار ماست

۵

با دل سنگین خود با ما نخواهی شد قرین

شیشه و پیمانه و می زاهدا در بار ماست

۶

از دکان خودفروشان جنس استغنا مجوی

این متاع بی نیازی خاصه در بازار ماست

۷

ای مفسر، سیر دیوان سعیدا را بکن

آنچه در قرآن نشد معلوم، در اشعار ماست

تصاویر و صوت

نظرات