
سعیدا
شمارهٔ ۱۳۴
۱
دل رفت ز خود هنوز جان نارفته
آمد به کنار از میان نارفته
۲
خواهی که به سنگی نزنندت چون تیر
بگریز به خانهٔ کمان نارفته
نظرات