
سعیدا
شمارهٔ ۱۴۶
۱
دارم دم سرد، چشم خون پالایی
اندر غمت ای سرو قد رعنایی
۲
بسیار نشستیم و [فکندیم] نظر
برخیز نما چشم مرا بالایی
نظرات