سعیدا

سعیدا

شمارهٔ ۱۶

۱

در سینه ز عشق، داغ بسیار بس است

اغیار شوند گو جهان، یار بس است

۲

دل را بجز از وصال چیزی مدهید

چون آینه روزیش ز دیدار بس است

تصاویر و صوت

نظرات