
صفای اصفهانی
شمارهٔ ۲
۱
ذیل طلب نیافته دست یقین ما
بگرفت دست عشق سر آستین ما
۲
شد آستین عشق بدامان معرفت
پیوسته از تحقق حق الیقین ما
۳
از معرفت کشید بسر منزل فنا
در فقر بود منزلت ماء و طین ما
۴
بعد از فنا تجلی توحید حق بدل
نازل شد از تنزل روح الامین ما
۵
در حیرت اوفتاد ز توحید بار سیر
زین سبز خنگ اطلس وارونه زین ما
۶
حیرت ب آستانه فقر و فنا کشید
ما را ز استقامت راء/ی رزین ما
۷
زیر یسار ماست بیابان و نخل و نور
چون شبان طور بود در یمین ما
۸
ما را ز خاک برد بخلوتسرای دوست
بی پر و پای نور دل راه بین ما
۹
جز ما بزیر بار امانت نرفت کس
بیهوده نیست این همه آه و انین ما
۱۰
در وحدت از حوادث امکان منزهیم
از کثرتست خاطر اندوهگین ما
۱۱
ما آن دائمیم که جمعست در وجود
صبح الست ما و دم واپسین ما
۱۲
از سطر کون رسته صفای مجردیم
فقر و فناست ثبت کتاب مبین ما
تصاویر و صوت

نظرات