
صفی علیشاه
بخش ۲۴۷ - عبدالجلیل
۱
نمایم واقف از عبدالجلیلت
که هست او در جلالتها دلیلت
۲
حق او را ساخت مرآت کمالش
که باشد مظهر وصف جلالش
۳
جلال حق چو او در ما سوا دید
وجود خود ز اجلالش فنا دید
۴
نذلل پیش هر شیئی بحق کرد
جلال حق نشان درما خلق کرد
۵
چو موجود حقیقی ذوالجلال است
ز بهر غیر او هستی محال است
۶
از آن صوفی نبیند ما سوائی
سوای اوست معدم اربجایی
۷
هر آن ز اشیاء جلال کبریا دید
شهنشه را مساوی با گدا دید
۸
چو در این هر دو اجلالش عیانست
ز دو لاشیئی باقی مستعانست
۹
تجلی کرد چون اسم جلیلش
هر آن شیئی است از هیبت ذلیلش
نظرات