
صفی علیشاه
بخش ۲۹۲ - عبدالمقسط
۱
کمال عبد مقسط نیز بشناس
بود او در عدالت اقوم ناس
۲
بمقداری که حق غیر از خویش
نماید اخذ بیتعطیل و تشویش
۳
چو او خود مظهر عدل اله است
خلایق را بحق داری پناهست
۴
کند در حق هر کس کنجکاوی
بدارد خلق را با خود مساوی
۵
هر آنجوری ز عدلش در زوال است
چه پاید کان خلاف اعتدالت
۶
نشسته روز و شب بر کرسی نور
بخفض و رفع از حق است مأمور
۷
نماید منخفض آنرا که باید
دهد هم ارتفاع آنرا که شاید
نظرات