
صفی علیشاه
بخش ۳۱۵ - العید
۱
خود آن عودی که بر قلبت پدید است
بنزد اهل قلب و دید عید است
۲
بود آن از تخلی یا تجلی
تو را یابد دل از هر یک تسلی
۳
از آن گفتند ارباب معارف
بود هر دم دو عید از بهر عارف
۴
یکی زان شد تخلی از ذمائم
دگر باشد تجلی ملایم
۵
بدینان هم در اسلامت مبارک
دو عید آمد که باشد تاج تارک
۶
تو را زین هر دو نیکو انبساطیست
که بر عیدین اصلی ارتباطیست
نظرات