
صفی علیشاه
بخش ۴۹۱ - وجهالحق
۱
زوجهالحق اگر پرسی که آن چیست
قوم شیئی جز بر وجه حق نیست
۲
باو شاهد بود شیئیت شیئی
چنان کز شمس شاهد رؤیت فیئ
۳
«تولوا اینما» بیاشتباهست
که هر سوروکنی وجه اله است
۴
چو عین حق مقیم کل اشیاءست
بهر وجهی که بینی او هویداست
۵
هر آنکو وجه قیومیتش دید
در اشیاء هم بوجهش یافت توحید
۶
بهر سور کند وجه الله آنسوست
مگر آنسو که روی و سو همه اوست
۷
در این معنی مجال لفظ تنگ است
شنا در بحر دستور نهنگ است
۸
بصیرت هر که در قلبش تمام است
نکوداند که وجه حق کدام است
۹
در اشیاءگر بینی وجه حق را
بشوئی از سواد و خط ورق را
نظرات