
صفی علیشاه
شمارهٔ ۱۹
۱
دل در شکن طره جانانه چه سازد
بر نگسلدار سلسله دیوانه چه سازد
۲
گویند شب افسانه مرا تا بردم خواب
سودائی زلف تو بافسانه چه سازد
۳
بر شمع جمالش که روان باخته جبریل
با بال و پر سوخته پروانه چه سازد
۴
آن مست که خمها زد و نشکست خمارش
در میکده عشق به پیمانه چه سازد
۵
خال تو که صد ملک کند یکتنه تاراج
با حمله او لشکر فرغانه چه سازد
۶
گیرم بخود آید دل خون گشته دگر بار
با غارت آن نرگس مستانه چه سازد
۷
چندار که نگیرد به صفی پیر خرابات
با خجلت خود بر در میخانه چه سازد
تصاویر و صوت

نظرات