
صفی علیشاه
شمارهٔ ۲۸
۱
ای حسین ابن علی از باطن پاکت مدد
و ز دم عشاق و جان مست سلاکت مدد
۲
نیست قلب یار من آنسان که باید سوی من
بهر جذب قلب او از روح چالاکت مدد
۳
خاکساری کوی عشق تست جای جن و انس
تا شود معشوق من خاک من از خاکت مدد
۴
عقلها حیران عشق تست و عقل یار من
تا شود حیران من از عقل و ادراکت مدد
۵
هر سری را هست شوری بسته فتراک تست
تا فتد شور منش در سر ز فتراکت مدد
۶
تا ز غیر من بپوشد چشم امید وصال
از دل حق بین و دست و دیده پاکت مدد
۷
جز تو کس در عشق حق امساک از هستی نکرد
تاکند او ترک غیر از من ز امساکت مدد
۸
گر نبودی تو نبود از عشق در عالم ثمر
خواهم اندر جذب یار از سر لولاکت مدد
۹
گشت عالی عرش و افلاک از علو همتت
بر مرادی کن مرا از دور افلاکت مدد
نظرات