صفی علیشاه

صفی علیشاه

شمارهٔ ۳۹

۱

عدد صدراعظم ار خواهی

هست بی‌شک هزار و سیصد و پنج

۲

نود و یک پس از هزار و دویست

عدد نام اوست در فرهنج

۳

صدراعظم شد اندرین تاریخ

آنکه ویرانه‌ها از او شد گنج

۴

چون فزائی براین عدد ده و چار

صدراعظم شود به فکر بسنج

۵

یعنی از لطف چارده معصوم

یافت این منصب نکو بیرنج

۶

چشم بختش نبیند از ایام

جز بگیسوی بار پیچ و شکنج

۷

هر دو خصم افکنند و میدان تاز

فارس رزم و مهره شطرنج

۸

لیک آن غازی است و این بازی

آن بود معجز این بود نیرنج

۹

اختصاصش ز هر کسی است چنانک

ذوق عشق از خمار بذرالبنج

تصاویر و صوت

نظرات