
صفی علیشاه
بخش ۱۸ - خطاب به پیر طریقت
۱
ای علی رحمت ای شاه نخست
که دل ارباب دل در دست توست
۲
گر دل ما را غم عشقت شکست
گو شکسته باش کز بهر تو است
۳
در دل بشکسته چون داری تو جا
شد دل اشکسته ما را مدعا
۴
در غم عشق خود ای کامل هنر
کن دلم را هر زمان اشکسته تر
۵
هر دلی کاشکسته مهر تو نیست
آن دل حیوان بوَد نی ز آدمی است
۶
چون رهاندی کشتی ما از خطر
گو چرا بشکست کشتی را خضر
۷
ور شکست آن را به فرمان خدا
داد ارادت را به خود نسبت چرا
تصاویر و صوت

نظرات