صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۱۶۰

۱

تشبیه جمال تو به خورشید روا نیست

این رتبه بلی در خور هر بی سر و پا نیست

۲

گو تا نزند دم دگر از عشق و ارادت

آن را که بپایت سر تسلیم و رضا نیست

۳

از دوست اگر نوش ببینند و اگر نیش

رندان جهان را بزبان چون و چرا نیست

۴

از جور تو میسوزم و می‌سازم و شادم

چون جور و جفای تو بجز مهر و وفا نیست

۵

با باد صبا چون بتو پیغام فرستم

آنجا که توئی رهگذر باد صبا نیست

۶

هر طایفه را روی نیاز است به سوئی

ما را بجز ابروی تو محراب دعا نیست

۷

غیر از تو مرا نیست بخاطر ولی افسوس

یادی نکنی از من و این از تو روا نیست

۸

پیوسته صغیر است بدرگاه تو نالان

جز این بدر شاه بلی رسم گدا نیست

تصاویر و صوت

نظرات