
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۱۷۸
۱
قلم شرافت اگر دارد از رقم دارد
که دست هر حیوان بنگری قلم دارد
۲
گر آدمی نه به معنی بود شرافتمند
بگو که صورت دیوار از آن چه کم دارد
۳
درم نکوست ولی بهر صاحبان کرم
وگرنه ماهی سرگشته هم درم دارد
۴
زمانه ریخت از آن خاک بر سر قارون
که دید طبع بخیلش رم از کرم دارد
۵
عجب که واعظ ما خلق را بسوی صمد
کند دلالت و خود رو سوی صنم دارد
۶
کسیکه خون خلایق خورد رود بحجاز
که تا زطوف حرم خویش محترم دارد
۷
رود به مکه بسی حاجی خدا نشناس
که نه به دیر توجه نه بر حرم دارد
۸
طواف کعبه پذیرند از آنکه سعی و عمل
به جمله سنن سید امم دارد
۹
هر آنچه گفته و گوید صغیر بی غرض است
اگر برنجد از او ابلهی چه غم دارد
نظرات