
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۱۸۰
۱
نالهٔ من نی عجب گر جا به دلها میکند
هرکجا آتش بیفتد جای خود وامیکند
۲
از نگاهی داد عقل و دین ما را دل بیار
کس نداند این دل شیدا چه با ما میکند
۳
کرده خود با عشقبازی گر سمندر نیست دل
از چه بهر سوختن خود را مهیا میکند
۴
جویها کرده است جاری چشم از سیل سرشک
چشمه را بنگر که هم چشمی به دریا میکند
۵
آسمان خم گشته و بگشوده از خورشید چشم
در زمین ماه مرا گویی تماشا میکند
۶
ای که جویی جزر و مد دیدهٔ ما را سبب
گاه آن مه رخ نهان گاهی هویدا میکند
۷
هرکجا هست انس با دیوانگان دارد صغیر
راستی هر جنس جنس خویش پیدا میکند
نظرات