
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۱۹۴
۱
یاد دو طره ات بدلم چون درون شود
سررشتهٔ دو عالمم از کف برون شود
۲
زان صاد چشم و میم دهن مد ابروان
ما را رواست گر الف قد چو نون شود
۳
موی سیه سفید شد و عشق من فزود
ثابت شد اینکه حرص بپیری فزون شود
۴
تا صاف نیست قلب تو با موسی زمان
قبطی وش آب نیل بکام تو خون شود
۵
تنها نه آسمان جفا پیشه شد نگون
هرکس بنای ظلم نهد سرنگون شود
۶
هرکس صغیر خواست کسیرا زبون غم
شک نیست اینکه خود بکف غم زبون شود
نظرات