صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۲۲۷

۱

نه هر که تاخت بمیدان دلاوری داند

نه هر که سوخت در آتش سمندری داند

۲

نه هر ستاره درخشید صاحب نظری

مهش شمارد و خورشید خاوری داند

۳

توانگر آنکه بدست آورد دلی ورنه

نه هر که سوخت دلی را توانگری داند

۴

هوای تاج کیانی ندارد اندر سر

کسی که قدر کلاه قلندری داند

۵

نشست دیو به اورنگ جم ولی آصف

رویهٔ زحل و سیر مشتری داند

۶

میان معجزه و سحر فرق بسیار است

نه هر مفتن و ساحر پیمبری داند

۷

نشان راه ز دزدان ره چه می‌پرسی

نه هر که بر سر راه است رهبری داند

۸

مشو غلام کسی غیر خواجه قنبر

کدام خواجه چو ا و بنده پروری داند

۹

صغیر تا شده از جان غلام درگه او

غلامی در او به ز سروری داند

تصاویر و صوت

نظرات