
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۲۲۸
۱
ساقی چه باده بود که بر من حواله کرد
مست ابد مرا به نخستین پیاله کرد
۲
با حکمت آن طبیب که صد ساله درد من
درمان بجرعهٔی ز شراب دوساله کرد
۳
یارب شمیم مشگ و زد بر مشام جان
یا نفخهٔ صبا گذر از آن کلاله کرد
۴
با غنچهٔ لب و گل رخسار و سرو قد
بگذشت و داغدار دلم همچو لاله کرد
۵
لعل لبش مکیدم و گفتم بدو خدای
رزق مگس بقند فروشان حواله کرد
۶
خلقی همه بناله و افغان درآمدند
از بس صغیر در غم آنشوخ ناله کرد
نظرات