صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۲۲۹

۱

می بنوش اکنون که چون هنگام محشر میشود

تاک طوبی گردد و خمخانه کوثر میشود

۲

نوش آندردی که چون در ساغر صافش کنی

عکس موجودات عالم نقش ساغر میشود

۳

زاهدان از زهد خشک و ما بمی تر دامنیم

آتش آیا شعله ور در خشگ یا تر میشود

۴

جان برقص آید مدامم زانکه هر سو بنگرم

پیش چشمم صورت جانان مصور میشود

۵

چون معلق زلف او دیدم بآذرگون عذار

شد یقینم کافران را جا در آذر میشود

۶

کوهکن زد تیشه بر سر خویش را از پا فکند

تا بدانی طی راه عشق از سر میشود

۷

نگذری تا در ره جانان ز جان خود صغیر

کی حیات جاودان بهرت میسر میشود

تصاویر و صوت

نظرات