صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۲۶۰

۱

مرا که جرم ز اندازه بیشتر باشد

خوشم از اینکه به لطف توام نظر باشد

۲

امید من به تو‌ امید زاهدان به عمل

که تا نهال امید که را ثمر باشد

۳

چو بر نخورد کسی در جهان به طول امل

همان به است که‌ آمال مختصر باشد

۴

تو راز ساقی مشفق چو می‌رسد ساغر

به جان بنوش اگر زهر یا شکر باشد

۵

به گاه خسته‌دلی وقت را غنیمت دان

چرا که آه دل خسته با اثر باشد

۶

هنر فسردن دل نیست گر هنر جویی

به دست آر دلی را که این هنر باشد

۷

مخواه راحت و آسایش اندر این عالم

که ذره ذره‌اش اضداد یکدگر باشد

۸

مجوی‌ امن در این کهنه دیر پرآشوب

که نو به نو خطر اندر پی خطر باشد

۹

ملولی از قفس ای طایر روان صغیر

مگر هوای پریدن تو را به سر باشد

تصاویر و صوت

نظرات