
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۲۶۱
۱
هر چه از اصلش جدا گردید باز آنجا رود
موج اگر آید بساحل باز در دریا رود
۲
زشت باشد عقل را کردن مطیع نفس دون
حیف بینایی که در دنبال نابینا رود
۳
ای توانا دستگیر ناتوان شو در بلا
دست مسئول است هر جا خاری اندر پا رود
۴
پرمنال از غیر در خود بین و در کردار خود
آری آری هر جفا بر ما رود از ما رود
۵
چون مکر رشد سخن بر مستمع بخشد اثر
قطره از تکرار بی شک در دل خارا رود
۶
در قفای کاروان رو وز خطر آسوده باش
غول راهش ره زند رهرو اگر تنها رود
۷
آنکه آسایش طمع دارد در این عالم صغیر
مآند آن صیاد را کاندر پی عنقا رود
نظرات