
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۲۶۲
۱
بزلفش در کشاکش با صبا و شانه خواهم شد
در این زنجیر از این کشمکش دیوانه خواهم شد
۲
گل است و شمع و جانانه من و پروانه و بلبل
براه عشق امشب همپر پروانه خواهم شد
۳
من دیوانه را ناصح دهد پند و عجب دارم
پس از عمری جنون کی عاقل و فرزانه خواهم شد
۴
حقیقت بایدم در این محیط و جویم آن گرچه
بدریا غرق بهر آن در یک دانه خواهم شد
۵
سر و جان ببایدم و عین و دل بریزم جمله در پایش
چو با او آشنا گشتم ز خود بیگانه خواهم شد
۶
تو سوی کعبه رو حاجی که من در دل سفر کردم
تو مات خانه شو من محو صاحبخانه خواهم شد
۷
تو هر جا را که خواهی سجده گه کن من ز جان ساجد
به طاق ابروی محرابی جانانه خواهم شد
۸
ز چشم خویش ساقی میدهد می میگساران را
خراب و مست امشب من از این پیمانه خواهم شد
۹
من اول روز دانستم صغیر از چشم فتانش
که در دام فسون افتاده و افسانه خواهم شد
نظرات