صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۲۸۶

۱

ز پرده گر کنی ایماه وش عیان عارض

کند ز شرم تو ماه فلک نهان عارض

۲

بهر کجا گذرم شرح عارض تو بود

بحالتی که ندادی بکس نشان عارض

۳

شگفت نیست گر از آسمان بخاک افتد

نمائی ار تو بخورشید آسمان عارض

۴

بدیده روز مرا همچو شام تار کنی

دمی که زلف پریشان کنی بر آن عارض

۵

مگر تو حور بهشتی بدین جمال که ما

چو عارض تو ندیدیم در جهان عارض

۶

ندیده روی قرار و سکون دگر همه عمر

هر آنکه دید چو من از تو دلستان عارض

۷

صغیر گرد جهان گشت و همچو عارض تو

ندید درهمهٔ ماه طلعتان عارض

تصاویر و صوت

نظرات