صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۲۸۸

۱

شکر می‌ریزد از دیوان حافظ

زهی نطق شکر افشان حافظ

۲

متاع معرفت گر کس بخواهد

بگو آن می‌خر از دکان حافظ

۳

بیانش جانمحض و محض جانست

هزاران آفرین بر جان حافظ

۴

به هر کس بنگری در دست دارد

گل خوشبویی از بستان حافظ

۵

طمع بر چشمهٔ حیوان چه بندی

بنوش از چشمه حیوان حافظ

۶

ز دامان ها برد آلودگی این

بود از پاکی دامان حافظ

۷

حریفان سخن پرداز دانند

به میدان سخن جولان حافظ

۸

غزل گفتن بذوق اهل عرفان

بعالم ختم شد بر شان حافظ

۹

صغیر از بند غم یابد رهایی

گشاید هر زمان دیوان حافظ

تصاویر و صوت

نظرات