
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۳۰۳
۱
گر من از طعن رقیبان تو اندیشه کنم
کی توانم روش عشق تو را پیشه کنم
۲
من که در خلوت دل با تو هم آغوش شدم
دگر از سرزنش غیر چه اندیشه کنم
۳
بیشهٔ عشق تو منزلگه هر روبه نیست
من هم از شیردلی جای در این بیشه کنم
۴
تیشهٔ عشق بکف دارم و همچون فرهاد
عاقبت ریشهٔ خود قطع از این تیشه کنم
۵
دگران خون کسان شیشه کنند ای زاهد
چون روا نیست که من خون رزان شیشه کنم
۶
کرده غم ریشه صغیرا بدلم ساقی کو
تا که از تیشهٔ می قطع غم از ریشه کنم
نظرات