
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۳۵۹
۱
دارم بتی به غیر در مهر باز کن
وز عاشقان بی دل خود احتراز کن
۲
از تار مو بگردن دلها رسن فکن
وز چشم مست در همه جا فتنهساز کن
۳
دیدند چشم و ابروی آن شوخ در ازل
عارف قدح کش آمد و زاهد نماز کن
۴
کو چاره غیر ناز کشیدن برای ما
کافتادهایم در پی آن یار نازکن
۵
باد صبا و شانه بنازم که گشتهاند
از کار ما و زلف بتان عقده باز کن
۶
عشق علی گزین بدل خود که مرد را
عشق علی است از دو جهان بینیاز کن
۷
هرگه صغیر کرد رقم مدح او شدند
سکان عرش دست تمنا دراز کن
نظرات