صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۳۷۱

۱

زان سفله وجودی که شریر است عدم به

دستی که به آزار علم گشت قلم به

۲

آندل که باندوه کسان خرم و شاد است

پیوسته گرفتار به اندوه و علم به

۳

آنکو قلمش گرم سیه کاری و فتنه است

با تیغ جدا بند ز بندش چو قلم به

۴

ایثار مکن در حق نااهل که صد ره

امساک در این باب ز ایثار و کرم به

۵

قول بشر و فعل بشر راست به آری

آن ابروی جانانه و تیغ است که خم به

۶

لامذهبی اسباب خرابی جهانست

با ترک صمد باز پرستش ز صنم به

۷

از دیر و حرم روی بدل کن که بتحقیق

این خانه یار است و ز دیر و حرم به

۸

گم گوی صغیر و مفزا رنج و ملالت

صحبت بد و نیک آنچه گه باشد همه گم به

تصاویر و صوت

نظرات